๑•** ๑ دختر بارانی ๑**• ๑
خدای من کاش می شد تو فقط مال من باشی ..... گاهی اونقدر درمانده وناامید میشم که فکر میکنم تو من رو ازیاد بردی .فکرمی کنم اونقدر سرت شلوغه که وقت نداری به من توجه کنی ؛ اما یه چیزی ته قلبم می گه که تو هستی ؛ اما داری به آدمهای خسته تر از من می رسی . وقتی به آدمهای خسته تر از خودم فکر می کنم ،یه کمی آروم می گیرم ؛ نمیدونم این آرامش به خاطر اینه که دارم تو رو شکر می کنم یا دلم خنک میشه که بیچاره تراز من هم هست وای که چقدر بدجنس میشم گاهی ...
تو به آدمها مهربانی ومحبت دادی اما فکر می کنم خودتم متعجب می مونی ازاین همه حس بی مهری که ما در حق هم دیگه داریم خدای من یکی می گفت :که تو اون بالا یی، اما ستاره های آسمون من داره یکی یکی کم میشه ،یه روزی همشون اون بالا بهم چشمک میزدن ولی انگار دیگه خودشون رو ازم پنهان میکنن وبهم میگن که خیلی بد شدم . خدا جون چرا اینطوری شدم ؟ وای که چقد من پرتوقعم دلیل بد شدنم رو هم میخوام ازتو بپرسم وتو چقدرصبور ،شاهدی شیطون داره آروم آروم خود ش رو توی وجود من جا میکنه وتوبازسکوت میکنی.وهروقت درخونه ات رو می زنم دست محبتت روی سرم میکشی ومحبتت رو ازم دریغ نمی کنی بچه که بودم فکر می کردم اینکه شیطون می ره توی جلدم ، فقط یه جمله ساده اس برای یه نصیحت و یه هشدار مادرانه که مامانم می خواست با گفتن اون ،من رو به خوب بودن تشویق کنه . اما حالا گاهی واقعا اون اینجاست زیر پوست من .گاهی اونقدر بهش رو میدم که جای تو رو میگیره و میاد نزدیکتر ازرگ گردنم . چقدراون لحظه ها زشت میشم توی آینه که نگاه می کنم انگار من نیستم قلبم رو می بینم که تار شده ومن هرروز این سیاهی رو تیره تر می کنم .ولی خدای من چقدر خوبه که وسط این همه غفلت و بیشرمی من ،تو بازهم مهربونی ... خدای من چقدرمن بهانه می یارم برای دور شدن ازتو وتوچقدرامیدواری به بازگشت من. انگاربه جای اینکه من به تو ایمان داشته باشم تو ایمان داری که من به سوی تو بازمیگردم .خدایا کاش من هم مثل تو بودم واینقدرزود نمی باختم مهربانم چقدر دلم گرفته است ...... الو سلام منزل خداست این منم مزاحم همیشگی هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است ولی هنوز پشت خط در انتظار یک صداست شما که کفته اید : پاسخ سلام واجب است به ما که می رسد حساب بنده هایتان جداست دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد خرابی از دل من است یا که عیب سیم هاست چرا صدایتان نمی رسد کمی بلندتر صدای من چطور خوب و صاف و واضح ورساست اگر اجازه می دهی برایت دردودل کنم شنیده ام که گریه برتمام دردها شفاست بیا بخوان باز هم دلم را بسوی خود تاکه باز هم سبک شوم .... ارتحال ملکوتی حاج شیخ محمدتقی بهجت «قدس الله نفسه الزکیه» تسلیت باد. کاش بودی تا برایم عشق را معنا کنی نقش من را بین این سر در گمی پیدا کنی میسرایم تا مگر یک شب در اغوش خیال سطر سطر شعر من را با خودت معنا کنی کاش با عطر حضورت در شب بارانیم یاس های تکیه بر دیوار را رسوا کنی ای تجلی بخش باران در شب خشک کویر با حضورت می توانی قطره را دریا کنی می توانی با نگاهی سبز چون اغوش دشت بند های تیرگی از پای قلبم وا کنی قلب من چون برکه ای ارام وپاک و کوچک است خواهمت ان را در اقیانوس قلبت جا کنی در کلاس درس من شاگرد باش ای خوب خوب من فقط خواهم برایم عشق را املا کنی شعر های من فقط با یاد تو زیباست کاش پای شعرم نام خود را جای من امضا کنی
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |